چکیده
ساختار ژنتیکی ماهی کفال طلایی Liza aurata در سواحل رامسر و فریدونکنار با استفاده از 6 جایگاه ریزماهواره طراحی شده برای کفال خاکستری (Mugil cephalus) و کفال سویی (M. soiuy) بررسی گردید. در مجموع ٦٠ نمونه بالغ ...
بیشتر
چکیده
ساختار ژنتیکی ماهی کفال طلایی Liza aurata در سواحل رامسر و فریدونکنار با استفاده از 6 جایگاه ریزماهواره طراحی شده برای کفال خاکستری (Mugil cephalus) و کفال سویی (M. soiuy) بررسی گردید. در مجموع ٦٠ نمونه بالغ ماهی کفال جمعآوری شد. همگی پرایمرها چند شکل (پلی مورف) نشان دادند و از آنها برای تعیین تمایز ژنتیکی استفاده شد. میانگین اللی مشاهده شده (Na) در جایگاهها 2/6 (با دامنه 3 تا 9 الل) بود. هر دو منطقه نمونهبرداری دارای اللهای اختصاصی بودند. میانگین ضریب خویشاوندی (Fis) در 6 جایگاه ریزماهواره مثبت بود. میانگین هتروزیگوسیتی قابل انتظار و مشاهده شده بهترتیب، 394/0 و 743/0 محاسبه شد. در بررسی تعادل هاردی- وینبرگ (H-W) تمامی جایگاهها خارج از تعادل بودند (001/0≥P). میزان شاخص تمایز (Fst) و جریان ژنی (Nm) بر اساس فراوانی اللی بهترتیب، 078/0 و 9/2 محاسبه شد. بر اساس تست AMOVA، شاخصهای تمایز Fst، Rst وجریان ژنی تفاوت معنیداری را بین جمعیتها نشان داد (001/0≥P). میزان فاصله ژنتیکی 679/0 به دست آمد که نشاندهنده تمایز ژنتیکی بین جمعیتهای مورد مطالعه است. نتایج مطالعه حاضر، دلایل اولیه بر وجود جمعیتهای متمایز ژنتیکی ماهی کفال طلایی در جنوب دریای خزر (استان مازندران) را نشان میدهد.
چکیده
پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای مفیدی هستند که در دستگاه گوارش موجودات بصورت کلونی در آمده و اثرات مفیدی بر سلامتی و رشد موجود میزبان دارند. بهمنظور استفاده بهینه از این میکروارگانیسمها، ...
بیشتر
چکیده
پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای مفیدی هستند که در دستگاه گوارش موجودات بصورت کلونی در آمده و اثرات مفیدی بر سلامتی و رشد موجود میزبان دارند. بهمنظور استفاده بهینه از این میکروارگانیسمها، در تحقیق جاری اثر پروبیوتیک بیوپلوس 2-ب[1] و ترکیب آهن[2] بر رشد لارو ماهی قزلآلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور تعداد 2700 لارو (میانگین وزنی135/0 گرم) در 8 گروه 100 تایی و یک تیمار شاهد با 3 تکرار بهمدت 30 روز بررسی شدند. تیمار اول شامل لاروهای ماهی تغذیه شده از جیره حاوی CFU([3])/g 109×6/1، تیمار دوم شامل CFU/g 109×2/1، تیمار سوم شامل جیره دارای 7 میلیگرم آهن در هر کیلو جیره، تیمار چهارم دارای 5 میلیگرم آهن در هر کیلو جیره، تیمار پنجم شامل پروبیوتیک به مقدار CFU/g 109×6/1 همراه با 7 میلیگرم آهن در هر کیلو جیره، تیمار ششم شامل پروبیوتیک به مقدار CFU/g 109×6/1 همراه با 5 میلیگرم آهن در هر کیلو جیره، تیمار هفتم شامل پروبیوتیک به مقدار CFU/g 109×2/1 همراه با 7 میلیگرم آهن در هر کیلو جیره و تیمار هشتم شامل پروبیوتیک به مقدار CFU/g 109×2/1 همراه با 5 میلیگرم آهن در هر کیلو جیره، بود. در طول دوره آزمایش، زیستسنجی ماهیان هر 6 روز یکبار انجام شد. وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی، ضریب رشد ویژه و نسبت کارآیی پروتئین در تیمارهای 1، 2 و 6 نسبت به سایر تیمارها و تیمار شاهد بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد (05/0≥p < /em>). بررسیهای آماری حاکی از عدم وجود اختلاف معنیدار در طول کل و درصد بقاء بین تیمارها می باشد (05/0≤p < /em>). در انتهای دوره آزمایشی حداکثر مقدار درصد پروتئین لاشه در تیمارهای 1 و 2 مشاهده گردید (05/0≥p < /em>). درصد چربی لاشه نیز در تیمارهای مزبور دارای کمترین مقدار بود (05/0≥p < /em>). یافتههای بدست آمده، تایید کرد که اگر جیره حاوی پروبیوتیک باشد (در مقایسه با مخلوط پروبیوتیک و آهن در جیره) تاثیر بهتری را بر رشد و فاکتورهای تغذیهای در لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان دارد.
[1]- BioPlus 2B
[2]- Fe(So4)2(7H2O)
[3]- Colony Forming Unit
چکیدهشناسایی گونههای انگلی برخی ماهیان پرورشی گرمآبی شرکت زراعی دشت ناز واقع در استان مازندران و بررسی میزان شیوع و شدت آلودگی به آنها هدف اصلی تحقیق حاضر است. تعداد 76 نمونه ماهی شامل کپورمعمولی، ...
بیشتر
چکیدهشناسایی گونههای انگلی برخی ماهیان پرورشی گرمآبی شرکت زراعی دشت ناز واقع در استان مازندران و بررسی میزان شیوع و شدت آلودگی به آنها هدف اصلی تحقیق حاضر است. تعداد 76 نمونه ماهی شامل کپورمعمولی، کپورعلفخوار و کپورنقرهای در طی تابستان 1392صید و مورد بررسی انگل شناسی قرار گرفتند. به منظور توصیف جمعیتهای انگلی، میزان شیوع و شدت آلودگی به جنسهای مختلف انگلی تعیین شده و برای انجام آنالیز آماری از نرمافزار SPSS ویرایش 19 استفاده و درجه معنیداری برای همه آزمونها در <0.05 P محاسبه گردید. تعداد 10 گونه انگل شامل تریکودینا sp.، ایکتیوفتریوس، مالتیفیلیایس، داکتیلوژیروس اکتنسوس، داکتیلوژیروس انکوراتوس، داکتیلوژیروس لاملاتوس، داکتیلوژیروس هیپوفتالمیکتیس، داکتیلوژیروس تایهواِنزیس،ژیروداکتیلوس sp.؛ مرحله کوپهپودی لرنئا sp. و بوتریوسفالوسگوکونژنزیس از ماهیان آلوده شناسایی گردیدند. بیشترین تعداد گونههای انگلی از کپور معمولی (7 گونه) جدا شد، این در حالی است که از ماهیان کپور علفخوار و فیتوفاگ بهترتیب تنها 1 و 2 گونه انگل جدا و شناسایی شده است.ضریب همبستگی بین متغیرهای طول کل و وزن کپور معمولی با تعداد گونههای انگی یافت شده در هر ماهی، مثبت بدست آمده که نشان از وجود همبستگی بین این متغیرها دارد، یعنی با افزایش اندازه ماهی، تعداد گونههای انگلی افزایش مییابد. بعلاوه نتایج آنالیز واریانس یک طرفه ANOVA نشان میدهد که تغییر در گونه ماهیان باعث تغییرات معنیدار در شدت آلودگی به انگل داکتیلوژیروس میگردد.
چکیده
این تحقیق با هدف تاثیر آرتمیا ارومیانای غنی شده بر فاکتورهای همآوری، درصد لقاح، درصد تفریخ، درصد بازماندگی لارو و فاصله بین تخمریزیهای متوالی و مدت زمان کل برای انجام هشت تخمریزی، روی ...
بیشتر
چکیده
این تحقیق با هدف تاثیر آرتمیا ارومیانای غنی شده بر فاکتورهای همآوری، درصد لقاح، درصد تفریخ، درصد بازماندگی لارو و فاصله بین تخمریزیهای متوالی و مدت زمان کل برای انجام هشت تخمریزی، روی ماهی سورم (Cichlasoma severum) انجام شد. آزمایش با 5 گروه غذایی شامل: غذای کنسانتره با 40 درصد پروتئین خام (گروه شاهد)، غذای کنسانتره + آرتمیای بالغ زنده، آرتمیای بالغ زنده، آرتمیای بالغ زنده غنی شده با اسید چرب غیر اشباع، آرتمیای بالغ زنده غنی شده با اسید چرب غیر اشباع و نیمگرم اسید اسکوربیک؛ و آرتمیای بالغ زنده غنی سازی شده با اسید چرب غیر اشباع یک گرم اسید اسکوربیک و هر تیمار با سه تکرار انجام شد. در این پژوهش 18 جفت مولد ماهی سورم در مخازن شیشهای با حجم 50 لیتر و در هر مخزن یک جفت ماهی نر و ماده، در دمای 1±28 درجه سانتیگراد، pHبین 5/7 تا 3/8 و سختی کمتر از 170 میلیگرم در لیتر نگهداری شدند. غذادهی چهار بار در روز انجام شد که از ساعت هفت صبح شروع و در ساعت 23 پایان مییافت. بیشترین میزان همآوری با میانگین 712 تخم، درصد لقاح به میزان 99 درصد، درصد تفریخ 98 درصد و بازماندگی لارو به میزان 98 درصد در تیمار تغذیه شده با غذای آرتمیا زنده غنی شده با اسید چرب و یک گرم ویتامین C (تیمار 6) مشاهده شد که با تیمار شاهد اختلاف معنی داری نشان داد. کمترین مدت زمان برای انجام هشت تخمریزی با 45 روز و کمترین فاصله بین تخمریزیهای متوالی با میانگین پنج روز نیز در تیمار 6 مشاهده شد که با تیمار شاهد و سایر تیمارها اختلاف معنیداری نشان داد. در نتیجهگیری کلی میتوان بیان نمود که استفاده از غذای زنده نسبت به غذای کنسانتره سبب کاهش مدت زمان لازم برای انجام هشت تخمریزی میشود. به علاوه غنیسازی آرتمیا این زمان را بهصورت معنیداری مجدداً کاهش میدهد. کاهش مدت زمان لازم برای تخمریزیهای متوالی علاوه بر بهرهوری زمانی و اقتصادی برای کارگاههای تکثیر و پرورش باعث استفاده بهینه از عمر مفید هر جفت مولد نیز میشود.
چکیده
در این مطالعه، اثر آنتیاکسیدان آسکوربیک اسید در دوزهای 1، 2 و 5 درصد بر تغییرات اسیدهای چرب گروه 3ω و 6ω موجود در فیله پوزانک دریای خزر (Alosa caspia caspia) در 120 روز نگهداری در دمای 18- درجه سانتیگراد ...
بیشتر
چکیده
در این مطالعه، اثر آنتیاکسیدان آسکوربیک اسید در دوزهای 1، 2 و 5 درصد بر تغییرات اسیدهای چرب گروه 3ω و 6ω موجود در فیله پوزانک دریای خزر (Alosa caspia caspia) در 120 روز نگهداری در دمای 18- درجه سانتیگراد بررسی شد. در فیله تازه (نمونه شاهد) 12 نوع اسید چرب بهدست آمد، نتایج نشان داد، پالمیتیک اسید (0: 16C)، اولئیک اسید (9-n1 : 18C) و دوکوزاهگزانوئیک اسید (3-n6 : 22C) بهترتیب با 57/23، 41/22 و 16/12 درصد بالاترین مقدار از اسیدهای چرب را به خود اختصاص دادهاند. دوکوزا هگزانوئیک اسید بیشترین میزان تغییرات را بهترتیب در دوزهای 1، 2 و 5 درصد با 06/0±35/8، 04/0±98/8 و 07/0±05/9 درصد بهدست آورده است. نسبت اسیدهای چرب 3ω و 6ω در نمونه شاهد 4/2 درصد بوده است. در فیله شامل آنتیاکسیدان 1، 2 و 5 درصد بعد از 120 روز بهترتیب این نسبت به 03/2، 11/2 و 16/2 درصد رسیده است. تغییرات اسیدهای چرب غیراشباع در نمونه تازه (شاهد) و نمونههای شامل آنتیاکسیدان 1، 2 و 5 درصد دارای اختلاف معنیداری در سطح اطمینان 5 درصد میباشد. براساس نتایج مشاهده شده آسکوربیک اسید در غلظت 5 درصد همراه با غوطهوری فیله برای جلوگیری از اکسیداسیون چربی در ماهی (Alosa caspia caspia) در طول نگهداری در طول دوره انجماد پیشنهاد میگردد.
چکیده
این پژوهش از مردادماه سال 1389 تا تیرماه 1390 در رودخانههای تجن ساری (استان مازندران) بهمنظور بررسی خصوصیات تولیدمثلی سس ماهی کورا (Barbus lacerta)انجام گرفت. نمونهبرداریها بهصورت ماهانه با استفاده ...
بیشتر
چکیده
این پژوهش از مردادماه سال 1389 تا تیرماه 1390 در رودخانههای تجن ساری (استان مازندران) بهمنظور بررسی خصوصیات تولیدمثلی سس ماهی کورا (Barbus lacerta)انجام گرفت. نمونهبرداریها بهصورت ماهانه با استفاده از دستگاه الکتروشوکر صورت گرفت. در مجموع 234 عدد سس ماهی کورا صید گردید. متغیرهای طول کل، وزن بدن، سن، جنسیت و وزن گناد اندازهگیری و ثبت شدند. تعیین سن با استفاده از فلس صورت گرفت. میانگین طول کل در جنس نر 86/1±23/104 میلیمتر و میانگین وزن بدن آنها 25/17±7/13 گرم بود و در جنس ماده 41/1±18/122 میلیمتر و 62/1±82/25 گرم بود. نمونهها به 4 گروه سنی (+0، +1، +2 و +3) تعلق داشتند. نسبت جنسی ماده به نر 8/1 به 1، تغییرات قطر تخمک 08/1-08/0 میلیمتر و میانگین آنها حدود 04/0±54/0 میلیمتر بود. همآوری مطلق حداقل 206، حداکثر آن 8689 و میانگین آن 3876 عدد تخمک برآورد گردید. میانگین شاخص رسیدگی جنسی (GSI) سس ماهی کورا نر 34/2 درصد و برای سس ماهی کورا ماده 48/2 درصد بهدست آمد. میانگین ضریب کیفیت یا ضریب چاقی در رودخانه تجن برای ماهیان نر 12/0±12/1 و برای ماهیان ماده 15/0±16/1 بهدست آمد. میانگین شاخص کبدی برای ماهیان ماده 11/0±16/1 و برای ماهیان نر 12/0±12/1 بهدست آمد.
چکیده
یکی از مشکلات پرورش ماهیان خاویاری طولانی بودن سیکل تکامل تخمدان و سن تولید خاویار میباشد. برای کاهش دوره تولید خاویار، مطالعهای در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید رجایی برروی پرورش ...
بیشتر
چکیده
یکی از مشکلات پرورش ماهیان خاویاری طولانی بودن سیکل تکامل تخمدان و سن تولید خاویار میباشد. برای کاهش دوره تولید خاویار، مطالعهای در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید رجایی برروی پرورش فیلماهی و امکان تسریع بلوغ جنسی و تولید خاویار با استفاده از آب گرم زیرزمینی بهعمل آمد. در این مطالعه لاروهای فیلماهی از زمان تکثیر تا رسیدن به مرحله بلوغ در محیط بسته با استفاده ازحوضچههای فایبرگلاس و بتونی و غذاهای مختلف در طی 9 سال مورد پرورش قرار گرفته و فاکتورهای مختلف ثبت گردید. نتایج مطالعه نشان داد آب گرم زیرزمینی میتواند دوره زمانی مورد نیاز برای تولید خاویار را از 16 تا 18 سال به 9 سال کاهش دهد. بنابراین سن بلوغ در طبیعت حدود 77 تا 100 درصد بیشتر از سن بلوغ در شرایط پرورش با آب گرم میباشد. براساس محاسبات انجام شده روز درجه مؤثر برای رسیدن به بلوغ و تولید خاویار 63540 بوده است. آب گرم زیرزمینی سرعت رشد ماهی را تسریع کرد و ماهیان 299 گرمی در یک دوره 89 روزه 721 تا 732 گرم افزایش وزن داشتند که FCR بچهماهیان در غذادهی با تناسب 5 درصد، 8 درصد و 11 درصد بیوماس بهترتیب 88/3، 07/5 و 47/7 بود و بچه ماهیان بهطور متوسط در دوره پرورش روزانه 8 گرم افزایش وزن داشتند. با توجه به نتایج این تحقیق، آب گرم زیرزمینی یا آب خروجی نیروگاهها میتواند رشد و بلوغ این ماهی را تسریع نماید.
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه بیوتکنیک روش صید سرک و کارآیی آن در افزایش تولید سالیانه پرورش میگوی سفید هندی (Fenerropenaeus indicus) در مرکز پرورش میگوی گواتر چابهار بود. به این منظور در 3 مزرعه (مشتمل بر 42 استخر) روش ...
بیشتر
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه بیوتکنیک روش صید سرک و کارآیی آن در افزایش تولید سالیانه پرورش میگوی سفید هندی (Fenerropenaeus indicus) در مرکز پرورش میگوی گواتر چابهار بود. به این منظور در 3 مزرعه (مشتمل بر 42 استخر) روش صید سرک اجرا شد و نتایج بهدست آمده با نتایج بهدست آمده از پرورش یک و دو دوره در سال در 6 مزرعه دیگر مقایسه شد. مزارع با صید سرک با 240 هزار عدد پست لارو در هر استخر و با تراکم 22 عدد در واحد سطح ذخیرهسازی شد. بهطور متوسط در روز 108 پرورش از هر مزرعه بهطور میانگین 6304 کیلوگرم سرک برداشته شد و همه مزارع پس از 138 روز صید شدند. میانگین میگوهای برداشت شده در صید سرک و نهایی بهترتیب 6/11 و 9/14 گرم بود. میانگین تولید کل هر مزرعه و تولید در واحد هکتار بهترتیب 36626 و 2354 کیلوگرم بهدست آمد. ضریب تبدیل غذایی در مزارع صید سرک 66/1 بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مزارع با صید سرک حدود 6 تن بیش از مزارع یک دوره در سال، ولی حدود 11 تن کمتر از مزارع دو دوره در سال تولید داشتند. براساس نتایج این پژوهش برنامهای جهت اجرای صید سرک در سالهای آتی در منطقه مورد مطالعه (گواتر چابهار) پیشنهاد شد.
چکیده
قارچهای آبزی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل آسیب رسان به روند تولید تخم ماهی محسوب میگردند، بطوریکه آلودگیهای قارچی در کارگاههای تکثیر ماهی میتوانند منجر به مرگ و میر وسیعی گردند. ...
بیشتر
چکیده
قارچهای آبزی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل آسیب رسان به روند تولید تخم ماهی محسوب میگردند، بطوریکه آلودگیهای قارچی در کارگاههای تکثیر ماهی میتوانند منجر به مرگ و میر وسیعی گردند. هدف این پژوهش، ارزیابی اثر ضد قارچی ازون و فرمالین در تخمهای تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) و افزایش میزان تخم گشایی آن بوده است. اثرات غلظتهای 03/0، 05/0 و 1/0 ppm از ازون و غلظت ppm 1000 از فرمالین بر روی میزان تخم گشایی آزمایش گردید. گندزدایی تخمها با ppm 1000 فرمالین بالاترین میزان تخم گشایی (74 درصد) را در بین همه تیمارها به خود اختصاص داد. در میان تیمارهای ازون، غلظت ppm1/0 ازون بیشترین نسبت تخم گشایی (4/71 درصد) را حاصل داد و اختلاف معنیداری بین تیمارهای ازون در میزان تخمگشایی وجود نداشت (05/0P>). میزان تخمگشایی تیمار شاهد (بدون گندزدایی) 2/56 درصد بود، و میزان تخمگشایی این تیمار با بقیه تیمارها اختلاف معنیدار داشت (05/0P<). ازون نسبت به فرمالین ترجیح داده میشود و میتواند بهعنوان یکی از بهترین مواد گندزدا در نظر گرفته شود، به آن دلیل که غلظت کمتری از ازون برای گندزدایی محیط پرورش کافیست و نتیجه آلودگیهای محیطی کاهش خواهد یافت. اگر در بالاترین شرایط مصرف ازون (1/0 ppm)، غلظتهای این دو ماده ازون و فرمالین با هم مقایسه گردند، ازون در نسبت 1 به 10000 فرمالین (1/0 در مقابل 1000 ppm) مورد استفاده واقع شده ولی اثرات تقریبا یکسانی را در میزان تخم گشایی نشان میدهد.
چکیده تحقیق حاضر در سال 1387 و در مرکز تکثیر و بازسازی ذخایر آزادماهیان شهید باهنر کلاردشت بهمدت 2 ماه انجام شد. بدینمنظور، از مولدین 3 سطح سنی (+2، +3 و +4) ساله و در هر سن تعداد 9 مولد استفاده شد. در هر سن ...
بیشتر
چکیده تحقیق حاضر در سال 1387 و در مرکز تکثیر و بازسازی ذخایر آزادماهیان شهید باهنر کلاردشت بهمدت 2 ماه انجام شد. بدینمنظور، از مولدین 3 سطح سنی (+2، +3 و +4) ساله و در هر سن تعداد 9 مولد استفاده شد. در هر سن 3 تیمار از لحاظ فواصل زمانی اسپرمگیری در نظر گرفته شد. مولدین نر در سه تیمار که فواصل اسپرمگیری در آنها بهترتیب، هر یک هفته یکبار (8 بار در طول دوره)، هر 10 روز یکبار (6 بار در طول دوره) و هر دو هفته یکبار (4 بار در طول دوره) بود، اسپرمگیری شدند. نتایج نشان داد که میزان اسپرماتوکریت در مولدین +2 سالهای که با فاصله 10 روز و 14 روز در میان اسپرمگیری شدهاند، تفاوتی وجود نداشت و بالاترین میزان بود. میزان اسپرماتوکریت در سطح سنی +3 ساله اختلاف معنیداری داشت، بدینگونه که مولدینی که بهطور 14 روز در میان اسپرمگیری شدند، بالاترین میزان اسپرماتوکریت را داشتند (76/0±16/46 درصد). در مولدین نر +4 ساله در تیمارهای متفاوتی که با فاصله 10 روز و 14 روز در میان اسپرمگیری شدهاند، میزان اسپرماتوکریت بالاترین میزان بود و این دو تیمار اختلاف معنیداری را با هم نشان ندادند. مدت زمان تحرک اسپرم در تیمارهای متفاوت سن +2 سالگی، هیچ اختلاف معنیداری را با هم نشان ندادند اما در سن +3 سالگی، مولدینی که با فاصله یک هفته در میان اسپرمگیری شده بودند، بالاترین میزان تحرک را نشان دادند (5/0±26 ثانیه). در سن +4 سالگی، در تیمارهایی که با فاصله یک هفته و 10 روز درمیان از مولدین نر اسپرمگیری بهعمل آمده بود، مدت زمان تحرک اسپرم بالاترین میزان بود که بهترتیب معادل (2/1±28 ثانیه) و (28/0±16/27 ثانیه) بود. در تیمارهای متفاوت سن +2 سالگی، اختلاف معنیداری در میزان چشم زدگی در مشاهده نشد. میزان چشمزدگی در مولدین +3 سالهای که با فاصله 10 روز و 14 روز در میان از آنها اسپرمگیری بهعمل آمده بود، اختلاف معنیداری نداشت و بالاترین درصد چشمزدگی تخمکها در این تیمارها مشاهده شد. در سن +4 سالگی میزان چشمزدگی در مولدینی که با فاصله 10روز یکبار و 14 روز یکبار اسپرمگیری شده بودند، بالاترین میزان بود. در مقایسه تیمارها، میزان اسپرماتوکریت در تیمارهایی که 14 روز در میان اسپرمگیری شدند، بالاترین میزان و در اسپرمگیری هفتگی کمترین میزان بود. اسپرمگیری هفتگی بیشترین میزان تحرک اسپرم را دارا بوده، درحالی که اسپرمگیری 14 روز در میان بالاترین درصد چشمزدگی را به خود اختصاص داد. جمعبندی نهایی موید آن است که بهترین سن مولد نر ماهی قزلآلا جهت انجام لقاح، سن +2 و +3 سالگی میباشد و بهترین فاصله زمانی اسپرمگیری 10 روز و دو هفته یکبار میباشد.
چکیده
در سالهای اخیر، دریای خزر در معرض آلودگی نفتی شدید ناشی از استخراج و حمل نفت قرار گرفته است. این تحقیق بهمنظور تعیین میزان قابلیت تجمع زیستی فلزات نیکل و وانادیوم بهعنوان شاخص آلودگی نفتی ...
بیشتر
چکیده
در سالهای اخیر، دریای خزر در معرض آلودگی نفتی شدید ناشی از استخراج و حمل نفت قرار گرفته است. این تحقیق بهمنظور تعیین میزان قابلیت تجمع زیستی فلزات نیکل و وانادیوم بهعنوان شاخص آلودگی نفتی در بافتهای کبد و قلب تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) صورت گرفت. بههمین منظور، مطالعه روی 27 نمونه از این گونه در سواحل جنوبی دریای خزر درسال 1390 انجام پذیرفت. نمونههای مزبور توسط سازمان شیلات از سواحل جنوبی دریای خزر صید و به دو کارگاه شهید بهشتی در استان گیلان و شهید مرجانی در استان گلستان انتقال یافت. مقادیر فلزات با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل (670-AA، Shimadzu) تعیین گردید. غلظت نیکل در بافتهای کبد و قلب بهترتیب 44/0 و 13/0 میکروگرم در گرم وزن خشک و وانادیوم در بافتهای کبد و قلب بهترتیب 13/6 و 34/0 میکروگرم در گرم وزن خشک اندازهگیری شد. مقایسه غلظت نیکل و وانادیوم در بافتهای کبد و قلب نشان داد که میانگین غلظت هر دو فلز در این بافتها دارای اختلاف معنیداری میباشند (05/0P<) همچنین روند تجمع فلز وانادیوم و فلز نیکل در بافتها بهترتیب بصورت کبد>قلب تعیین گردید. نتایج اختلاف معنیدار بین نیکل و وانادیوم را در کبد و قلب در تاسماهی ایرانی نشان داد (05/0P<). غلظتهای فلزات ذکر شده در کبد ناشی از فعالیتهای متابولیکی این بافت است. همچنین غلظتهای پایینتر در قلب میتواند ناشی از فعالیت پمپاژ خون باشد. غلظت وانادیوم نسبت به نیکل در بافتهای مختلف نمونه مورد مطالعه در این تحقیق بالا بوده و احتمالاً آلودگی نفتی در دریای خزر بهعنوان یک منشا مهم برای این دو فلز میباشد.
چکیده
در این پژوهش اثر عصاره الکلی بره موم زنبورعسل بر برخی پاسخهای ایمنی ماهی کپور معمولی Cyprinus carpio مورد برسی قرار گرفت. برای این منظور، 300 فینگرلینگ ماهی کپور (با وزن اولیه 10±50 گرم) به 4 گروه تقسیم ...
بیشتر
چکیده
در این پژوهش اثر عصاره الکلی بره موم زنبورعسل بر برخی پاسخهای ایمنی ماهی کپور معمولی Cyprinus carpio مورد برسی قرار گرفت. برای این منظور، 300 فینگرلینگ ماهی کپور (با وزن اولیه 10±50 گرم) به 4 گروه تقسیم شده و با جیره غذایی شاهد و سه غلظت 1/0، 25/0 و 5/0 درصد عصاره الکلی بره موم (در 3 تکرار) با خوراک مخلوط شده و ماهیها بهمدت 60 روز با این خوراک تغذیه گردیدند. نمونههای خون در روزهای 0، 20، 40 و 60 روز تهیه و فعالیت لیزوزیم سرم و قدرت باکتریکشی سرم، پروتئین تام، سطح آلبومین و گلوبولین سرم اندازهگیری گردیدند. در انتهای دوره، تست رویارویی باکتریایی با باکتری Aeromonas hydrophila انجام شد و میزان تلفات بهمدت 10 روز ثبت گردید. نتایج پژوهش نشان داد که جیره 5/0 درصد عصاره الکلی بره موم باعث افزایش معنیدار در لایزوزیم سرم، پروتئین کل و گلوبولین میگردد (05/0P<). تلفات بعد از تست رویارویی باکتریایی با باکتری آئروموناس هیدروفیلا نیز در تیمار 5/0 درصد عصاره الکلی بره موم کاهش معنیداری نسبت به تیمار شاهد نشان داد ولی در تیمار 25/0 و 1/0 درصد تلفات معنیداری مشاهده نگردید (05/0P>). با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان نتیجهگیری کرد که مناسبترین غلظت عصاره الکلی بره موم در جیره برای تحریک ایمنی و افزایش مقاومت در برابر تست رویارویی باکتریایی در ماهی کپور معمولی، غلظت 5/0 درصد میباشد.
چکیده
در این بررسی برای عملآوری خاویار ماهی قرهبرون، بهجای مواد نگهدارنده بوراکس و اسید بوریک که توسط شیلات ایران در ترکیب با نمک طعام با عنوان نمک مخلوط جهت عملآوری خاویار استفاده میگردد، از ...
بیشتر
چکیده
در این بررسی برای عملآوری خاویار ماهی قرهبرون، بهجای مواد نگهدارنده بوراکس و اسید بوریک که توسط شیلات ایران در ترکیب با نمک طعام با عنوان نمک مخلوط جهت عملآوری خاویار استفاده میگردد، از دیاستاتسدیم بهعنوان نگهدارنده در ترکیب با نمک طعام استفاده گردید و خاویار این ماهی با دوزهای 800، 850 و 900 میلیگرم دیاستاتسدیم بهازاء هر کیلوگرم خاویار، عملآوری و سپس بهمدت شش ماه در سردخانه شیلات بندر انزلی تحت دمای (3-) درجه سانتیگراد همراه با نمونههای شاهد شیلاتی که طبق روال معمول در شیلات عملآوری شده بودند، نگهداری گردید. در طول این شش ماه، ویژگیهای شیمیائی، تست ارگانولپتیک و بررسی رشد و نمو باکتریها و قارچها در تمامی نمونههای آزمایشی و شاهد شیلاتی بهصورت ماهانه صورت پذیرفت. در نهایت با بررسی همهجانبه یافتهها و قیاس بین نتایج حاصل از آزمایشات صورت گرفته روی نمونههای آزمایشی با شاهد شیلاتی، مشخص گردید که مقدار 900 میلیگرم دیاستاتسدیم در کیلوگرم خاویار بهترین میزان این ماده نگهدارنده جهت عملآوری خاویار میباشد.
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی فراوانی و تنوع زیستی جامعه فیتوپلانکتونی استخرهای پرورش توأم ماهی پرواری و بچهماهی، ماهیان گرمآبی شرق استان گلستان، منطقه گنبدکاووس میباشد. برای این منظور نمونهبرداری ...
بیشتر
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی فراوانی و تنوع زیستی جامعه فیتوپلانکتونی استخرهای پرورش توأم ماهی پرواری و بچهماهی، ماهیان گرمآبی شرق استان گلستان، منطقه گنبدکاووس میباشد. برای این منظور نمونهبرداری در 3 استخر بهصورت ماهیانه از خرداد تا آبان 1390 صورت گرفته و نمونههای بهدست آمده توسط فرمالین 4-2 درصد تثبیت و در آزمایشگاه با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. در مجموع 7 خانواده و 39 جنس از فیتوپلانکتونها شناسایی شدند. از این میان 18 جنس به خانواده Chlorophyceae، 10 جنس به خانواده Cyanophyceae، 6 جنس به خانواده Bacillariophyceae، 2 جنس به خانواده Euglenophyceae، 1 جنس به خانواده Dinophyceae، 1 جنس به خانواده Chrysophyceae و 1 جنس به خانواده Charophyceae متعلق بود. میانگین تراکم نهایی خانوادههای Chlorophyceae،Cyanophyceae و Bacillariophyceae بهترتیب با 9/228، 9/110 و 5/79 عدد در میلیلیتر دارای بیشترین میزان تراکم و خانوادههای Charophyceae، Chrysophyceae، Euglenophyceae و Dinophyceae بهترتیب با 6/9، 4/7، 5/2 و 8/1 عدد در میلیلیتر دارای کمترین میزان تراکم در طول دوره پژوهش در میان هر 3 استخر بودهاند. بهطورکلی جنسهای غالب هر سه خانواده نسبت به جنسهای مختلف خانوادههای دیگر حدود 64 درصد تراکم فیتوپلانکتونی کل را به خود اختصاص داده بودند. براساس نتایج بهدست آمده تراکم و تنوع فیتوپلانکتونها ارتباط زیادی با فاکتورهای فیزیکوشیمیایی دارد و پیشنهاد میشود که سیستمهای پرورش متراکم و نیمهمتراکم ماهیان گرمآبی در ایران میتواند با استفاده از روش ترکیبی بچهماهیان و ماهیان پرواری اقتصادیتر و کارآمدتر باشد.
چکیدهاثر برخی یونها (سدیم، کلسیم، پتاسیم و منیزیم) روی تحرک اسپرم (دوره تحرک و درصد اسپرمهای متحرک) و ظرفیت لقاح (درصد لقاح، نرخ تفریخ، بازماندگی لارو و طول لارو در دو مرحله جذب کیسه زرده و شروع تغذیه ...
بیشتر
چکیدهاثر برخی یونها (سدیم، کلسیم، پتاسیم و منیزیم) روی تحرک اسپرم (دوره تحرک و درصد اسپرمهای متحرک) و ظرفیت لقاح (درصد لقاح، نرخ تفریخ، بازماندگی لارو و طول لارو در دو مرحله جذب کیسه زرده و شروع تغذیه فعال) در ماهی کپور علفخوار (Ctenopharyngodon idella) مورد مطالعه قرار گرفت. برای بررسی اثر یونهای مختلف برای هر یون سه غلظت مختلف شامل کلرید سدیم (2208، 2393 و 2576 میلیگرم در لیتر)، کلرید پتاسیم (1200، 1400 و 1800 میلیگرم در لیتر)، کلرید منیزیم (132، 228 و 324 میلیگرم در لیتر) و کلرید کلسیم (1000، 1200 و 1400 میلیگرم در لیتر) تعیین گردید. نتایج نشان داد که بیشترین میزان طول دوره تحرک اسپرم و درصد لقاح بهترتیب در تیمارهای شامل 2393 و 2576 میلیگرم در لیتر کلرید سدیم بهدست آمد (05/0P<). محلولهای شامل غلظتهای مختلف کلرید پتاسیم موجب کاهش درصد اسپرمهای متحرک، درصد لقاح و نرخ تفریخ گردید (05/0P<). میزان تحرک اسپرم در تیمار شامل کلرید منیزیم کاهش یافت و بلافاصله بعد از فعالسازی توسط محلول شامل 1200 میلیگرم در لیتر کلرید کلسیم متوقف گردید. در تیمار شامل؛ 1000 میلیگرم در لیتر کلرید کلسیم بیشترین میزان نرخ تفریخ (5±80 میلیگرم در لیتر) و بازماندگی لارو (91/0±29/92 میلیگرم در لیتر) مشاهده گردید. با توجه به نتایج میتوان بیان نمود که افزودن یون سدیم و کلسیم دارای تأثیر مثبت بر میزان موفقیت لقاح ماهی کپور علفخوار بود.
چکیده
بهکارگیری روشهای مختلفی برای تشخیص جنسیت ماهیان خاویاری ضروری بهنظر میرسد. در این پژوهش، 206 قطعه از 4 گونه تاسماهیان شامل 30 قطعه تاسماهی ایرانی، 40 قطعه تاسماهی شیپ، 121 قطعه فیلماهی ...
بیشتر
چکیده
بهکارگیری روشهای مختلفی برای تشخیص جنسیت ماهیان خاویاری ضروری بهنظر میرسد. در این پژوهش، 206 قطعه از 4 گونه تاسماهیان شامل 30 قطعه تاسماهی ایرانی، 40 قطعه تاسماهی شیپ، 121 قطعه فیلماهی و 15 قطعه ازونبرون که در محدوده سنی بین 7-2 سال قرار داشتند، با استفاده از روشهای بیوپسی، لاپاراسکوپی و سوکزنی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیوپسی و بافتشناسی نشان داد که در تاسماهی ایرانی پرورشی، 16 عدد ماده و 14 عدد از آنها نر و در فیلماهی پرورشی، 31 عدد ماده و 29 عدد نر بودند. براساس نتایج لاپاراسکوپی، از تاسماهی شیپ پرورشی، 17 عدد ماده، 15 عدد نر و 8 عدد غیرقابل تشخیص، و از فیلماهی پرورشی 29 عدد ماده، 23 عدد نر و 9 عدد غیرقابل تشخیص بودند. در روش سوکزنی، از 15 ازونبرون پرورشی، 5 عدد ماده و 3 عدد نر و مابقی آنها قابل تشخیص نبودند. برای تعیین مراحل تکامل غدد جنسی در ماهیان خاویاری، روش لاپاراسکوپی بهعلت نیمهتهاجمی بودن و با القاء حداقل استرس به ماهی، یک روش کارآمد برای شناسایی جنس نر و ماده در سنین 5/2 سال به بالا میباشد. ولی برای 5/2 سال به پایین، روش بیوپسی بهمنظور انجام بافتشناسی هر چند روشی تهاجمی است ولی مطمئنترین روش در شناسایی جنسیت و روش سوکزنی برای ماهیانی که در مرحله بلوغ جنسی قرار دارند، برای اهداف هورمونتراپی مناسب میباشد.
چکیده
در این تحقیق امکان دستیابی به شرایط مناسب پرورش کرم خاکی گونه Eisenia foetida مورد بررسی قرار گرفته است تا با دستیابی به این مهم بتوان زمینه عدم وابستگی به خارج را از ورود غذای گرانقیمت مولدسازی میگو ...
بیشتر
چکیده
در این تحقیق امکان دستیابی به شرایط مناسب پرورش کرم خاکی گونه Eisenia foetida مورد بررسی قرار گرفته است تا با دستیابی به این مهم بتوان زمینه عدم وابستگی به خارج را از ورود غذای گرانقیمت مولدسازی میگو بینیاز ساخته و امکانات بالقوه موجود را به بالفعل تبدیل کرد. به همین منظور کرمهای مورد نظر در دو تراکم اولیه 50 و 70 گرم و با سه مرحله جنسی مورد مطالعه قرار گرفت. طول مدت پرورش 15 هفته بود که متوسط درجه حرارت روزانه (حداکثر و حداقل) و میزان درصد رطوبت هوا اندازهگیری شده است. در تراکم ذخیرهسازی اولیه 70 گرم، تمام کرمهای بالغ، دارای کمربند تناسلی و متوسط وزن 51/0 گرم و کرمهای جوان با وزن متوسط 38/0 گرم و فاقد کمربند تناسلی و کرمهای نوزاد با وزن متوسط 27/0 گرم استفاده شد. در تراکم ذخیرهسازی 50 گرمی، کرمهای بالغ دارای کمربند تناسلی متوسط وزن 51/0، کرمهای جوان با متوسط وزن 37/0 گرم و کرمهای نوزاد با میانگین وزن 27/0 گرم بودهاند. بعد از گذشت 15 هفته، اقدام به برداشت کرمها از محیطهای کشت شد. در پایان دوره پرورش در تراکم 70 گرم، گروه کرمهای بالغ به نرخ رشد 66/51، کرمهای جوان 2/7 و گروه نوزادان 17/86 و در تراکم ذخیرهسازی 50 گرم گروه بالغین دارای نرخ رشد 4/31، گروه جوانها 4/10 و گروه نوزادان 8/10 بهدست آمده است. نتایج حاصل از پرورش آزمایشی کرم خاکی قرمز (Eisenia foetida) با توجه به اسید آمینههای ضروری در بافت آنها نشان میدهد که مناسبترین تراکم برای تولید توده زنده، شروع با تراکم اولیه 70 گرم و با و ذخیرهسازی افراد بالغ میباشد. برای رسیدن به توده بالاتر در هفته دهم پرورش باید کرمها از محیط پرورش برداشت و زمینه رشد مجدد آنها فراهم شود.
چکیده[1]
بهمنظور مدیریت بهینه در دریاچه سد لار که در 7 کیلومتری شمال روستای پلور بر روی رودخانه لار (جاده هراز- تهران) احداث شده، پارامترهای لیمنولوژیک و بیولوژیک از جمله شناسایی، تراکم و پراکنش زئوپلانکتونها ...
بیشتر
چکیده[1]
بهمنظور مدیریت بهینه در دریاچه سد لار که در 7 کیلومتری شمال روستای پلور بر روی رودخانه لار (جاده هراز- تهران) احداث شده، پارامترهای لیمنولوژیک و بیولوژیک از جمله شناسایی، تراکم و پراکنش زئوپلانکتونها و تغییرات آنها طی 6 مرحله نمونهبرداری بهصورت ماهانه از خردادماه تا آبانماه سال 1385 انجام پذیرفت. نمونهها توسط تور پلانکتونگیر کمرشکن 55 میکرون و از اعماق مختلف (لایههای 5-0، 10-5، 20-10، 30-20 و 40-30 متری) برداشته و توسط فرمالین 4 درصد تثبیت و در آزمایشگاه با میکروسکوپ معکوس مطالعه شدند. غالبیت زئوپلانکتونی در این سد مخزنی با راسته آنتن منشعبان بود که 71/48 درصد جمعیت سالانه را تشکیل میدادند. نمونههای غالب آن گونههای Bosmina sp.، Daphnia polex و Daphnia longspina و مرحله جنینی آنتن منشعبان بود. راسته گردانتنان با فراوانی 81/41 درصد با گونههای Polyarthera sp.، Asplanchna sp.، Collotheca sp.، Notholca sp.، Philodina sp. وSyncheata sp. در رده دوم قرار داشتند. راسته مژکداران با فراوانی 21/6 درصد با تنها گونه sp. Tintinnidiumدر رده سوم قرار داشته و در نهایت راسته آخر یعنی پاروپایان با فراوانی 12/3 درصد با جنس Cyclops در رده چهارم قرار داشتند. در این بررسی در مجموع چهار راسته زئوپلانکتونی در 13 جنس شناسایی گردید. میانگین بیشترین تراکم سلولهای زئوپلانکتونی در تمامی ماههای نمونهبرداری به راسته آنتن منشعبان به تعداد 40/123±83/6311 عدد در هر مترمکعب بود، در حالیکه شهریورماه با 12/1475±1875 عدد در هر مترمکعب کمترین تعداد را به خود اختصاص داد و رتبه دوم راسته گردانتنان با میانگین 38/115±66/5411 عدد در هر مترمکعب قرار داشت که مجدداً کمترین میانگین ماهیانه در شهریورماه به تعداد 10/73±75/4993 عدد در مترمکعب شمارش شد. طبق آزمونهای غیرپارامتریک کروسکال- والیس و من- ویتنی بین فراوانی زئوپلانکتونها در ایستگاهها و ماههای مختلف اختلاف معنیدار آماری وجود داشت (05/0p < /em><)، ولی بین اعماق مختلف هیچ اختلاف معنیدار آماری مشاهده نشد (05/0p < /em>>). مطالعات بیولوژیک نشان داد که پتانسیل تولید پلانکتونی در این دریاچه بسیار پایین است و با توجه به موقعیت مکانی اختلاف درجه حرارت چشمگیری در فصلهای مختلف سال بهخصوص در فصل پاییز و زمستان وجود دارد که این موضوع از نظر بیولوژیکی دارای اهمیت است.
*مسئول مکاتبه: salavatian_2002@yahoo.com
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی اکولوژیک و محیط زیستی منطقه حساس و آسیبپذیر تالاب بینالمللی پریشان با تأکید بر محیط زیست منطقه و مناطق گردشگری تالاب (دریاچه) پریشان تنظیم و ارائه گردیده است. تالاب ...
بیشتر
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی اکولوژیک و محیط زیستی منطقه حساس و آسیبپذیر تالاب بینالمللی پریشان با تأکید بر محیط زیست منطقه و مناطق گردشگری تالاب (دریاچه) پریشان تنظیم و ارائه گردیده است. تالاب پریشان واقع در شرق کازرون در استان فارس، یکی از تالابهای ثبت شده در کنوانسیون رامسر میباشد که از طرف یونسکو بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره شناخته شده است. این تالاب کمابیش در یک فرورفتگی توپوگرافیکی قرار گرفته که بهصورت یک تشت طولانی و مسطح بهوسیله برآمدگی کمارتفاع در شرق، جنوب و غرب احاطه شده است. بدنه آبی و نیز رویشهای مختلف گیاهی اطراف و داخل تالاب، زیستگاه متنوعی را بهوجود آورده که سبب غنای تنوع زیست در آن شده است. اما از طرفی در کنار ارزشهای غیرقابل کتمان این تالاب، تهدیدات زیادی نیز در پیشروی آن قرار دارد. در این پژوهش، بهمنظور ارزیابی محیط زیستی تالاب بینالمللی پریشان از مدل تحلیلیSWOT استفاده شده است. در روش تحلیل مدیریتی SWOT، چهار موضوع؛ نقاط ضعف و نقاط قوت، تهدیدها و فرصتها برای هر پهنه براساس ویژگیهای محیط زیستی و شرایط اکولوژیک مناطق مورد بررسی قرار گرفته است. مبنای برنامهریزیهای صورت گرفته بر پایه قوانین و دستورالعملهای ملی و بینالمللی در این زمینه میباشد. با توجه به حضور گونههای شاخص و منحصر به فرد گیاهی و جانوری و زیستگاههای حساس و آسیبپذیر و زمینههای توسعه و گردشگری، نتایج بهدست آمده از این بررسی نشاندهنده این موضوع میباشد که مهمترین موضوع مورد بحث در تالاب (دریاچه) پریشان، تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای چند سال اخیر و تغییر کاربری زیستگاههای منطقه میباشد که تنوع زیستی و زیستگاهی و پراکنش جوامع گیاهی و جانوری را تحتتأثیر قرار داده است.
چکیده
این مطالعه با انتخاب ایستگاههایی در 8 ترانسکت بین آستارا تا مرز حسنقلی صورت گرفت. ترانسکتها در آستارا، بندرانزلی، دهانه سفیدرود، تنکابن، نوشهر، بابلسر، امیرآباد، بندرترکمن در ساحل جنوبی دریای ...
بیشتر
چکیده
این مطالعه با انتخاب ایستگاههایی در 8 ترانسکت بین آستارا تا مرز حسنقلی صورت گرفت. ترانسکتها در آستارا، بندرانزلی، دهانه سفیدرود، تنکابن، نوشهر، بابلسر، امیرآباد، بندرترکمن در ساحل جنوبی دریای خزر قرار داشته و در هر ترانسکت 5 ایستگاه در اعماق 5 متر، 10 متر، 20 متر، 50 متر و 100 متر تعیین شد که نمونهبرداری بهصورت فصلی و توسط بطری نمونهبردار روتنر و از اعماق سطح، 10 متر، 20 متر، 50 متر و 100 متر انجام گرفت. با توجه به شرایط متنوع فیزیکوشیمی آبهای رودخانههای منتهی به دریا، وضعیت مختلف توپوگرافی بستر دریا و همچنین تحتتأثیر ورود گونههای جدید پلانکتونی مانند Mnemiopsis leidyiاز دریای سیاه به دریای خزر، تنوع و تراکم گونههای آبزی بهشدت تغییر کرده و از سال 1384 گونهای جدید به نام Pseudo-nitzschia seriata از دیاتومهها به حوضه جنوبی دریای خزر راه یافت و خود را با شرایط جدید دریای خزر وفق داده و امکان رشد و تکثیر در این محیط را یافته است. Pseudo-nitzschia seriata سلولی یوکاریوت است که توانایی تولید دومیک اسید را دارد که میتواند برای آبزیان و حتی انسان عامل بیماریزای خطرناک باشد. اصولاً این عامل بیماریزا از طریق تولید و ترشح سم دومیک اسید تأثیرگذار است و اصولاً بروز بیماری از طریق سم دومیک اسید در آبزیان به عواملی مانند تغییر دما (تغییر فصول)، غلظت بالای نیتروژن محلول در آب ارتباط دارد و این گونه در تمامی سطوح نمونهبرداری مشاهده شد و از سطح به اعماق کاهش نشان داد. در فصل بهار، در همه نیمخطها Pseudo-nitzschia seriata حضور داشت و در فصل زمستان حداکثر تراکم و زیتوده در نیمخط بابلسر (تراکم 105×5323 عدد در مترمکعب و زیتوده 31 میلیگرم در مترمکعب) مشاهده شد. از سال 1384 با افزایش شانهدار دریای خزر، گونه Pseudo-nitzschia seriata نیز خود را با شرایط جدید دریای خزر وفق داده و بهتدریج افزایش یافت بهطوریکه در این مطالعه در تمام فصول مشاهده شد که نتیجه تغییر زیستمحیطی این اکوسیستم میباشد. این افزایش پلانکتونی بهخصوص در تابستان و پاییز میتواند به منزله زنگ خطر یوتریفیکاسیون و شکوفایی پلانکتونی در این منطقه از دریا باشند که این روند میتواند بهعلت تغییر در شرایط آب این منطقه از دریای خزر میباشد.
چکیده
در این پژوهش، تغییرات اسمولاریته سرم خون 150 عدد بچهماهی قزلآلای رنگینکمان با میانگین وزنی 33/1±01/20 گرم نسبت به شوریهای مختلف با هدف تعیین سازگاری بچهماهیان برای پرورش در آب لبشور مورد ...
بیشتر
چکیده
در این پژوهش، تغییرات اسمولاریته سرم خون 150 عدد بچهماهی قزلآلای رنگینکمان با میانگین وزنی 33/1±01/20 گرم نسبت به شوریهای مختلف با هدف تعیین سازگاری بچهماهیان برای پرورش در آب لبشور مورد مطالعه قرار گرفت. بچهماهیان در آبهایی با سطوح شوریppt 7، ppt 11 و آب شیرین (شاهد)، برای مطالعه تنظیم اسمزی قرار گرفتند. خونگیری از ساقه دمی (سیاهرگ دمی) بچهماهیان در فواصل زمانی 0، 24، 48، 72 و 240 ساعت انجام شد. پس از سانتریفوژ و جداسازی پلاسمای خون، فشار اسمزی بهوسیله دستگاه اسمومتر اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که مقادیر اسمولاریته در زمان 0 (آب شیرین)، 5/18±7/313 میلیاسمول در لیتر بود و بعد از گذشت 10 روز از شروع آزمایش مقادیر آن در شوریppt 7 به 7/7±7/331 میلیاسمول در لیتر رسید. در این زمان و این سطح شوری اختلاف معنیداری با زمان صفر دیده نشد. اما در شوری ppt 11 بعد از گذشت 10 روز مقادیر اسمولاریته افزایش یافت و به 5/15±6/367 میلیاسمول در لیتر رسید و در این زمان دارای اختلاف معنیداری با زمان صفر شد. بنابراین بر طبق نتایج بهدست آمده تغییرات فشار اسمزی در محدوده زمانی 10 روزه نشاندهنده قابلیت تنظیم فشار اسمزی بچهماهیان مورد آزمایش در شوریppt 7 بود. اما در شوریppt 11 بچهماهیان ماهیان موفق به تنظیم اسمولاریته سرم خون خود در این شوری نشدند.
چکیده
انجماد جنین عبارتند از جایگزین کردن مواد ضد انجماد با آب درون جنین است. انجماد موفقیتآمیز جنین ماهیان نیازمند ورود مقادیر و غلظتهای مناسبی از مواد ضد انجماد به قسمتهای مختلف جنین است. در مطالعه ...
بیشتر
چکیده
انجماد جنین عبارتند از جایگزین کردن مواد ضد انجماد با آب درون جنین است. انجماد موفقیتآمیز جنین ماهیان نیازمند ورود مقادیر و غلظتهای مناسبی از مواد ضد انجماد به قسمتهای مختلف جنین است. در مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر سمیت مواد ضد انجماد، جنین ماهی قرهبرون در مرحله مورولا (6 ساعت پس از لقاح) مورد بررسی قرار گرفت. از مواد ضد انجماد نفوذپذیر؛ متانول، دی متیل سولفوکساید و ترکیب اتیلن گلیکول به همراه دی متیل سولفوکساید در غلظتهای (5/0، 75/0 و 1 مولار) و به همراه مواد ضد انجماد نفوذناپذیر سوکروز استفاده گردید. تخمها در طی 3 مرحله و هر مرحله نیز به مدت 5 دقیقه در معرض محلولها به ترتیب از مولاریته کم به مولاریته بالا قرار گرفته و تا زمان تفریخ در انکوباتورها قرار گرفتند. از لحاظ نرخ تفریخ اختلاف معنیدار آماری بین مواد ضد انجماد مختلف انتخاب شده، در هر سه تیمار در مقایسه با گروه شاهد وجود نداشت (05/0P> و تحت آزمون دانکن). اگر چه از میان مواد ضد انجماد نفوذپذیر، ترکیب اتیلن گلیکول به همراه دی متیل سولفوکساید بیشترین سمیت را برای جنین ماهی قرهبرون داشت. همچنین سطوح مختلف متانول را نسبت به ترکیب اتیلن گلیکول به همراه دی متیل سولفوکساید بهتر تحمل کرده و نسبت به آن حساسیت کمتری داشت اما جنین ماهی مورد مطالعه سطوح مختلف از مواد دی متیل سولفوکساید را نسبت به دو ماده دیگر بهتر تحمل کرده و حساسیت کمتری نسبت به آنها نشان دادند.
چکیده
در مطالعه حاضر، به بررسی تأثیر سن مولدین نر بر کارایی تکثیر مصنوعی ماهیکپور در طول فصل تکثیر مصنوعی 1390پرداخته شد. به این منظور، 8 مولد ماهیکپور معمولی نر 2 و 3 ساله با 4 مولد ماده 3 ساله بهصورت ...
بیشتر
چکیده
در مطالعه حاضر، به بررسی تأثیر سن مولدین نر بر کارایی تکثیر مصنوعی ماهیکپور در طول فصل تکثیر مصنوعی 1390پرداخته شد. به این منظور، 8 مولد ماهیکپور معمولی نر 2 و 3 ساله با 4 مولد ماده 3 ساله بهصورت جداگانه لقاح داده شد. در تیمار 3 نیز ترکیب اسپرمهای استحصالی از مولدین 2 و 3 ساله استفاده شد. نتایج نشان داد، مولدین نر 3 ساله دارای بیشترین درصد تحرک و تراکم اسپرم بودند (05/0p<). تخمهای حاصل از لقاح ترکیب اسپرمهای مولدین 3 ساله با تخمکهای مولدین ماده بیشترین میانگین درصد لقاح و بازماندگی لارو را داشتند. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت لقاح حاصل از مولدین نر 2 ساله دارای بیشترین موفقیت در کارایی تکثیر ماهی کپور بوده است.
چکیده
رودخانه بابلرود در حوزه جنوبی دریایخزر قرار دارد. غالبیت اصلی ماهیان آن را 4 گونه ماهیسفید رودخانهای، سیاهماهی، کاراس و ماهیخیاطه تشکیل داده است. نمونهبرداری انگلی ماهیان رودخانه ...
بیشتر
چکیده
رودخانه بابلرود در حوزه جنوبی دریایخزر قرار دارد. غالبیت اصلی ماهیان آن را 4 گونه ماهیسفید رودخانهای، سیاهماهی، کاراس و ماهیخیاطه تشکیل داده است. نمونهبرداری انگلی ماهیان رودخانه بابلرود طی 4 فصل از پاییز 1389 الی تابستان 1390 با صید 172 قطعه ماهی از 4 ایستگاه به وسیله دستگاه الکتروشوکر و با بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی ضایعات پوست، آبشش، بالهها و چشم ماهیان انجام پذیرفت که طی آن 12 جنس انگل شامل: 2 جنس Trichodina sp.، 1 جنس Myxobolus sp.، 1 جنس Bothriocephalus gowkongensis، 1 جنس Allocreadium isoporum، 1 جنس Rhabdochona denudata به همراه 6 جنس انگلی از Monogenea شامل 2 جنس Dactylogyrus lenkoraniو Dactylogyrus formosus، 3 جنس Gyrodactylus sp.و 1 جنس Paradiplozoon sp. و همچنین 2 جنس Paradiplozoon sp. و Bothriocephalus gowkongensis از ناحیه روده و پوست ماهیان خیاطه و سفید رودخانهای به صورت انگل چند میزبانی و برای اولین بار انگل Allocreadium isoporum از روده ماهیان کاراس با شدت آلودگی 4 و 8 درصد شناسایی گردید.
گاوماهی خزری منبع غذایی مهمی در دریای خزر میباشد. این ماهی غذای عمده ماهیان خاویاری را تشکیل میدهد، بدین جهتساختار ژنتیک جمعیت گاوماهی خزری با استفاده از روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 135 نمونه ...
بیشتر
گاوماهی خزری منبع غذایی مهمی در دریای خزر میباشد. این ماهی غذای عمده ماهیان خاویاری را تشکیل میدهد، بدین جهتساختار ژنتیک جمعیت گاوماهی خزری با استفاده از روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 135 نمونه گاو ماهی خزری از 3 منطقه در طول ساحل حوضه جنوبی دریای خزر که شامل سواحل انزلی، چالوس و بندرترکمن میباشد، جمعآوری گردید. با استفاده از یک جفت پرایمر که مربوط به توالی نوکلئوتیدهای مجموعه ژن سیتوکروم b، ژنهای tRNA,2 و ناحیه D-loop ژنوم میتوکندری که از چند گونه ماهی بدست آمده بود، انتخاب و جهت PCR مورد استفاده قرار گرفت نتایج بدست آمده نشان داد که محصول PCR حدود bp700 از نمونهها بدست آمد که جهت انجام آنالیز RFLP از آنزیمهای ALUI، ALW26، BSeNI، DraI، MboI، RsaI، TasI، HincII، BSURI، Bsh12851، HinII و BSu15I برای هضم محصول PCR استفاده شد. الگوهای هضم آنزیمی با ژل پلیاکریل آمید و رنگآمیزی نیترات نقره مشاهده گردید. این الگوها برای تمام نمونهها مشابه بود. بر این اساس میتوان گفت که پدیده پلیمورفیسم با استفاده از آنزیمهای فوق در گاوماهی خزری قابل مشاهده نبوده و جمعیتی قابل جداسازی تشخیص داده نشد.