چکیده این مطالعه با هدف بررسی اثرات شورکردن بر روی اسیدهای چرب بافت اردکماهی (Esox lucius) و تعیین زمان ماندگاری آن به مدت 90 روز در شرایط سردخانه انجام شد. پروفایل اسیدهای چرب توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی ...
بیشتر
چکیده این مطالعه با هدف بررسی اثرات شورکردن بر روی اسیدهای چرب بافت اردکماهی (Esox lucius) و تعیین زمان ماندگاری آن به مدت 90 روز در شرایط سردخانه انجام شد. پروفایل اسیدهای چرب توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی در بافت اردکماهی تازه و شورشده در فواصل زمانی0، 30، 60 و 90 روز اندازهگیری شد. جهت تعیین زمان ماندگاری، آزمایشهای شمارش کلی میکروبی (TC)، پراکسید (p < /em>V) و تیوباربیوتیک اسید (TBA) به مدت 90 روز انجام گرفت. مجموع اسیدهای چرب در بافت اردکماهی تازه شامل 32/34 درصد اسیدهای چرب اشباع، 75/18 درصد اسیدهای چرب غیراشباع بود. نتایج نشان داد که در بافت اردکماهی شورشده طی 90 روز مجموع اسیدهای چرب اشباع، افزایش یافته و به 22/36 درصد (05/0p < /em>>) و مجموع اسیدهای چرب غیراشباع بر اثر اکسیداسیون کاهش یافته به 18 درصد میرسد (05/0p < /em>>). شورکردن علاوه بر این که یک روش مناسب نگهداری محسوب میشود، با کاهش میزان چربی بافت ماهی از 53/1 درصد به 28/1 درصد (05/0p < /em>>)، میتواند از بروز تأثیرات منفی بهخصوص بر روی میزان اسیدهای چرب غیراشباع امگا-3 و امگا-6 جلوگیری نماید. در بافت اردکماهی شورشده میزان پراکسید سیر افزایشی داشت و از 84/1 به kg/meqo2 10/2 رسید که تغییرات آن نسبت به زمان معنیدار بود (05/0p < /em><)، میزان TBA ابتدا از زمان صفر تا 60 روز افزایش داشته از 05/0 به (mg/100g) 07/0 رسید و پس از آن به mg/100g 06/0 در زمان 90 روز کاهش یافت (05/0p < /em><). بار میکروبی از cfu/g 102× 63/1 سیر کاهشی داشته و به cfu/g102×51/1 رسید که این امر میتواند بهدلیل شورکردن باشد (05/0p < /em>>).
چکیده
یکی از مشکلات پرورش ماهیان خاویاری طولانی بودن سیکل تکامل تخمدان و سن تولید خاویار میباشد. برای کاهش دوره تولید خاویار، مطالعهای در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید رجایی برروی پرورش ...
بیشتر
چکیده
یکی از مشکلات پرورش ماهیان خاویاری طولانی بودن سیکل تکامل تخمدان و سن تولید خاویار میباشد. برای کاهش دوره تولید خاویار، مطالعهای در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید رجایی برروی پرورش فیلماهی و امکان تسریع بلوغ جنسی و تولید خاویار با استفاده از آب گرم زیرزمینی بهعمل آمد. در این مطالعه لاروهای فیلماهی از زمان تکثیر تا رسیدن به مرحله بلوغ در محیط بسته با استفاده ازحوضچههای فایبرگلاس و بتونی و غذاهای مختلف در طی 9 سال مورد پرورش قرار گرفته و فاکتورهای مختلف ثبت گردید. نتایج مطالعه نشان داد آب گرم زیرزمینی میتواند دوره زمانی مورد نیاز برای تولید خاویار را از 16 تا 18 سال به 9 سال کاهش دهد. بنابراین سن بلوغ در طبیعت حدود 77 تا 100 درصد بیشتر از سن بلوغ در شرایط پرورش با آب گرم میباشد. براساس محاسبات انجام شده روز درجه مؤثر برای رسیدن به بلوغ و تولید خاویار 63540 بوده است. آب گرم زیرزمینی سرعت رشد ماهی را تسریع کرد و ماهیان 299 گرمی در یک دوره 89 روزه 721 تا 732 گرم افزایش وزن داشتند که FCR بچهماهیان در غذادهی با تناسب 5 درصد، 8 درصد و 11 درصد بیوماس بهترتیب 88/3، 07/5 و 47/7 بود و بچه ماهیان بهطور متوسط در دوره پرورش روزانه 8 گرم افزایش وزن داشتند. با توجه به نتایج این تحقیق، آب گرم زیرزمینی یا آب خروجی نیروگاهها میتواند رشد و بلوغ این ماهی را تسریع نماید.
چکیده
ماهی کپور دریایی، میزان صید بالایی را در استان گلستان بهخود اختصاص میدهد. بهدلیل جایگاه و اهمیت تجاری آن، حفظ و بازسازی ذخایر این ماهی بهشیوه تکثیر مصنوعی ...
بیشتر
چکیده
ماهی کپور دریایی، میزان صید بالایی را در استان گلستان بهخود اختصاص میدهد. بهدلیل جایگاه و اهمیت تجاری آن، حفظ و بازسازی ذخایر این ماهی بهشیوه تکثیر مصنوعی ضروری بهنظر میرسد. کیفیت اسپرم معیاری جهت اندازهگیری توانایی اسپرم نر در موفقیت لقاح تخمک میباشد. اسپرم گیری از 34 قطعه مولد ماهی کپور صورت گرفت. میزان سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، گلوکز، پروتئین کل، کلسترول و اوره بوسیله روش اسپکتروفتومتری با استفاده از کیتهای مخصوص تعیین گردید. مقادیر برخی پارامترها مانند اسپرماتوکریت و پروتئین دارای تغییرات زیادی نبودند در حالی که بقیه پارامترها دارای تغییرات زیادی بودند. مقادیر بیشتر پارامترهای بیوشیمایی سمن ماهی کپور (بجز اسپرماتوکریت، آهن، کلسیم و کلسترول) در سنین مختلف تفاوت معنیدار نداشتند. با افزایش سن ماهی، مقادیر آهن و کلسیم نیز افزایش یافت که در بعضی سنین این افزایش معنیدار بود. نسبت بین یونها نیز در اغلب موارد در سنین مختلف تفاوت معنیدار نداشتند ولی از یک کاهش یا افزایش منظمی نیز برخوردار نبودند. اسپرماتوکریت با یون منیزیم، سدیم، پتاسیم، آهن، کلسترول و تری گلیسیرید همبستگی مثبت و معنیداری داشت و با بقیه پارامترها این اختلاف معنیدار نبود. همبستگی یونها با یکدیگر محاسبهگردید. انجام این تحقیق و تعیین پارامترهای کیفی اسپرم کپور دریای خزر میتواند در بهبود و ارتقاء راندمان تکثیر مصنوعی موثر باشد.
چکیده
این پژوهش بهمنظور مقایسه تأثیر مخلوط پربیوتیکی (A-max) و پربیوتیک مانانالیگوساکارید (MOS) بر شاخصهای رشد، بازماندگی و ترکیب لاشه بچهماهی کپور علفخوار (Ctenopharyngodon idella) پرورشی بهمدت 56 روز انجام ...
بیشتر
چکیده
این پژوهش بهمنظور مقایسه تأثیر مخلوط پربیوتیکی (A-max) و پربیوتیک مانانالیگوساکارید (MOS) بر شاخصهای رشد، بازماندگی و ترکیب لاشه بچهماهی کپور علفخوار (Ctenopharyngodon idella) پرورشی بهمدت 56 روز انجام گرفت. آزمایش با استفاده از طرح کاملاً تصادفی شامل سطوح صفر (شاهد)، 5/0، 5/1، 5/2 و 5/3 گرم پربیوتیک A-max و MOS بهازای هر کیلوگرم جیره، در قالب 9 تیمار با سه تکرار طراحی شد. آزمایش درون 36 مخزن با حجم آبگیری 1400 لیتر انجام شد. تعداد 50 عدد بچهماهی کپور علفخوار با میانگین وزن ابتدایی 42/0±54/12 گرم درون مخازن ذخیرهسازی شدند و تا حد سیری مورد تغذیه قرار گرفتند. براساس نتایج این پژوهش، افزودن پربیوتیک A-max در سطوح 5/0، 5/1 و 5/2 گرم در کیلوگرم جیره منجر به بروز تفاوتهای معنیدار در افزایش وزن، درصد افزایش وزن، افزایش طول، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و غذای خورده شده روزانه و نسبت کارایی پروتئین گردید (05/0>P). بهطوریکه در تمام فاکتورهای بالا تیمار تغذیهشده با 5/1 گرم در کیلوگرم پربیوتیک A-max نسبت به سایر تیمارها و شاهد دارای بهترین شرایط بود. در همین حال استفاده از سطوح مختلف A-max در جیره غذایی تأثیر معنیداری بر بازماندگی نشان نداد (05/0<P). از نظر ترکیب نهایی لاشه نیز بهترین کیفیت در تیمار تغذیهشده با 5/1 گرم در کیلوگرم پربیوتیک A-max مشاهده شد. بهطوریکه این تیمار بهطور معنیداری دارای کمترین میزان چربی و بیشترین میزان پروتئین در قیاس با شاهد بود (05/0>P). در این پژوهش سطوح مختلف MOS مصرفی در جیره تأثیر معنیداری بر هیچیک از فاکتورهای رشد، تغذیه، بازماندگی و یا ترکیب لاشه نشان ندادند (05/0<P). در مجموع نتایج این پژوهش استفاده از 5/1 گرم در کیلوگرم پربیوتیک A-max در جیره بچهماهی کپور علفخوار را دارای تأثیر مثبت و مناسب تشخیص میدهد.
چکیده
میکروجلبک سبز سندسموس (Scenedesmus sp < em>.) ابتدا بهوسیله تور پلانکتونگیر با چشمه تور20 میکرون از منابع آبی منطقه فرحآباد نمونهبرداری و بعد از انتقال به آزمایشگاه، از روش پیپت پاستور جداسازی ...
بیشتر
چکیده
میکروجلبک سبز سندسموس (Scenedesmus sp < em>.) ابتدا بهوسیله تور پلانکتونگیر با چشمه تور20 میکرون از منابع آبی منطقه فرحآباد نمونهبرداری و بعد از انتقال به آزمایشگاه، از روش پیپت پاستور جداسازی و خالصسازی شدند. پس از ساخت محیط کشتهایTMRL و Z-8+N، استوک میکروجلبک سبز فوق با تراکم کشت اولیه ۱۰۶×7 عدد در میلیلیتر تلقیح و در سیستم فایکولاب با دمای 2±25 درجه سانتیگراد و شدت نور 350±3500 لوکس بهمنظور بررسی رشد قرار داده شد. این آزمایش با 2 تیمار و 3 تکرار در نظر گرفته شد و میکروجلبکها 5 بار طی 10 روز با استفاده از میکروسکوپ نوری معمولی بوده با بزرگنمایی عدسی 40 و لام نئوبار (شمارش 5 خانه) مورد شمارش قرار گرفتند. علاوه بر تعداد سلولها، از تعداد کلنیها نیز بهصورت مجزا شمارش بهعمل آمد. میانگین شمارش محیط کشتهایTMRL و Z-8+N در 5 مرحله بهترتیب 106×۴۷/۱±106×۰۶/۶ و 106×۳۹/۱±106×۷۰/۲۱ عدد سلول در میلیلیتر بدست آمد. کلنی تک سلولی با میانگین 5/53 درصد و کلنی 4 سلولی با میانگین 7/39 درصد بهترتیب بیشترین کلنیها در دو محیط کشت TMRL و Z-8+N بودند. نرخ رشد و ضریب رشد ویژه، TMRLو Z-8+N بهترتیب برابر 52/0 و 26/0 مورد محاسبه قرار گرفت. برای مقایسه میزان رشد جلبک فوق در مجموع شمارشها از آزمون غیرپارامتریک کروسکال-والیس استفاده شد که اختلاف معنیدار بین شمارشهای اول تا پنجم محیط کشتهای Z-8+N (009/0P=) و TMRL (027/0=P) نشان داد ولی نتایج آزمون من- ویتنی اختلاف آماری را در دو محیط کشت نشان نداد (065/0P=). بطورکلی نتایج حاصله موید آن است که محیط کشت Z-8+N در مقایسه با محیط کشت TMRL برای رشد میکروجلبک سندسموس در شرایط آزمایشگاهی کارآمدتر میباشد.
چکیده
ارگانیسمهای فراوانی باعث وارد آمدن آسیب به ماهیان میشود که از آن جمله میتوان به انگلها اشاره کرد. فقدان قوانین و مقررات جامع در مورد بیماریهای آبزیان سبب شده است که بسیاری از بیماریهای ...
بیشتر
چکیده
ارگانیسمهای فراوانی باعث وارد آمدن آسیب به ماهیان میشود که از آن جمله میتوان به انگلها اشاره کرد. فقدان قوانین و مقررات جامع در مورد بیماریهای آبزیان سبب شده است که بسیاری از بیماریهای خطرناک از منطقهای به منطقه دیگر انتشار یابد که در پارهای از موارد موجب برچیده شدن انواع فعالیتهای آبزیپروری در برخی از کشورها شده است. یکی از عواملی که موجب انتقال انواع انگلها بهعنوان عوامل بیماریزا میشود ماهیان هرز غیربومی میباشد که تحقیق حاضر به منظور بررسی آلودگی محوطه شکمی ماهی آمورچه (Pseudorasbora parva) توسط انگل لیگولا (Ligula intestinalis) در مخازن چاهنیمه زابل انجام شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده میزان شیوع، درصد فراوانی و میانگین شدت آلودگی این انگل در محوطه شکمی ماهی آمورچه بهترتیب 60/13، 88/13 و 4/1 درصد بهدست آمد. همچنین حداکثر تعداد انگل در یک نمونه 4 عدد و طول بزرگترین انگل 84/5 سانتیمتر بود. همچنین مشاهده شد که بیشترین میزان شیوع انگل لیگولا در ماه فروردین بوده است.